کرکس گناهی!

  

این ترم دلم برای تنها کسی که سوخت 

       کرکس بود! 

  

           

با احترام!

کی میگه من تورو خیلی دوست دارم؟

کی میگه من به تو وابسته شدم؟

دیگه  اصلا نمی خوام ببینمت

به خدا قسم دیگه ازت خسته شدم

کی میگه جادوی حرف تو شدم؟

کی میگه چشمای تو گولم زده؟

خجالتم خوب چیزیه اگه باشه

راست بگه هر کسی که اول اومده

کی میگه شعرای من مال توء ؟

کی میگه هلاکتم دیونتم؟

هر کی گفته اشتباه کرده بدون

من یه عابر از کنار خونه اتم !

کی میگه منظورم از زیبا تویی؟

کی میگه نباشی من دق میکنم؟

یعنی اینقدر دیونه ام که میشینم

واسه امثال تو هق هق میکنم؟

کی میگه دلم میخواد پیشم باشی؟

کی میگه میشه من و تو ما بشیم؟

کی میگه هدف  به هم رسیدنه؟

ما فقط یه راه داریم : جدا بشیم

کی میگه شاید که مهربون بشم؟

کی میگه شاید با هم آشتی کنیم ؟

کی میگه میخوام تورو ببخشمت؟

این دروغه که میگن ما با همیم

کی بود اینقدر منو اذیتم می کرد؟

کی میگه به من تو رو خدا نرو؟

دیگه کار گذشته از کار نمیشه

من و زندگیم چیکار داریم به تو ؟

کی میگه هیچ کی مثل تو نمیشه؟

کی میگه تو مهربون وشاعری؟

نمیدونم چی بگم از تو ولی

خیلی باشی تو فقط یه عابری

کی میگه حس های تو مخملیه؟

کی میگه تو التماس سرت میشه؟

کی میگه غم گل ها رو میخوری ؟

گل سرخ و گل یاس سرت میشه ؟

کی میگه قدر منو خوب میدونی ؟

کی میگه بمون؟ بری سنگین تری

نمیخوام از تو کلامی بدونم

نمی خوام بشنوم از تو خبری

کی میگه نامه هاتو بهت میدم؟

کی میگه بیا خداحافظی؟ نیا !

کی میگه زندگی رو نقاشی کن؟

رنگی مونده واسمون به جز سیاه؟

کی میگه یادت منو عذاب میده؟

حالا من میمونم و یه زندگی

با کسی که عاشق و مقدسه

با کسی که گفته هر چی تو بگی!  

 

 

وبلاگ قشنگ من ! تولدت مبارک!

سلام! 

امروز ۹ امِ و من طبق قولم برگشتم! 

بمان که چه گندی به امتحانام زدم! 

اما امروز یه روز قشنگ و بیاد موندنیه برام 

امروز روز تولد وبلاگمه! اونم اولین سالگرد تولد! 

توی تمام این مدت عین یه بچه بزرگش کردم و توش نوشتم و نوشتم و نوشتم و امروز خوشحالم که اینجا رو دارم 

که تراوشات مغز من هست 

وبلاگ عزیزم شاهد همه دل گرفتنام و خوشی هام بود واسه همین پر از احساسات من شد

پر از من شد

رنگ من رو گرفت

خوشحالم که تا اولین سالگرد تولدش 15 هزار تا مهمون داشت 

به احترام و به پاس تولد وبلاگ عزیزم اولین پستم رو دوباره میگذارم 

 

"

این بغض خنجر زده به گلویم

     به خاطر سرنوشت نیست

                   

از برای سوراخیست که خداوند در شانسم فرو کرده...  " 

 

ظاهرا دلم زیادی گرفته بود! 

 اما در هر صورت از تک تک چشمای شما ممنون که مهمون این وبلاگ بودین. 

 

ما میرویم چون دلمان جای دیگر است

 دارم می رم که دو تا امتحانمو بدم و بیام 

 و روزی که برگردم 

 ۹ام تیر ماهِ 

 اگه گفتین چه روزیه؟  

 حدس بزنین! 

 ۹ ام میام آپ میکنم!  

 دوتا امتحان در یک روز عذاب است . عذاب!

  " ما را دعا بفرمایید! "

خدایا شکرت! شکرت

سلام خدایا! 

خدای بزرگ من مرسی مرسی! 

وای مدار منطقی شدم ۱۸ !!؟ 

خدایا مرسی مرسی 

خیلی مرسی 

هنوز باورش برام شادی آور و تعجب برانگیزه! 

مدار منطقی؟!!!!!!! 

۱۸   ؟؟ !

خدایا شکرت 

 

 نمیتونستم ننویسم و رسما ازت تشکر نکنم  

 چون هدیه بزرگی بود که میدونم از آسمون واسم فرستادی !

 خدایا بوس بوس  

 پ.ن ۱ : دلم میخواد طباطبایی رو یه ماچ آبدار بکنم! استاد طباطبایی خیلی گلی !خیلی  جیگری ! دل ما رو شاد کردی خفن! دمت گرم! ایشالله خدا شادت کنه ! بوس به روت بیاد ! 

 پ.ن ۲: نبات به توام تبریک میگم! آفرین به تو! آفرین به من! آفرین به شب ۲۸ ام خرداد که شاهد بیدار موندنمون بود و در آخر دوباره میگم خدایا شکرت! 

   ( ملودی فوق العاده خوشحال) 

 پ.ن۵/۲ -----> ملودی: بــــابا بابا! من مدار منطقی ۱۸ شدم وای الان پر انرژی ام! 

                      بابـــــا: حالا که انرژی داری بدو برو اون ۲ تا امتحان باقی موندتو بخون! 

                     ملودی:

 

 پ.ن۳ ---->  ملودی :خدایــــــــــــا؟؟؟ برنامه سازی پیشرفته ؟؟؟    

                  خدا :