شلوغ پلوغ

 

خونه مون اینقدر شلوغ شده که دقیقا خر تو خر شدیم !

افراد از این قبیل: من (ملودی گل گلاب ! ) - مامان - بابا  

 خاله ریزه (استعاره از آبجی بزرگه) - داداش کایکو (استعاره از داماد بزرگه) - ایلی ( ولوله بزرگه ۵/۲ ساله - پسر خاله ریزه )  

 جودی (استعاره از آبجی کوچیکه ) - پدر پسر شجاع !‌( استعاره از داماد کوچیکه ) -  ارش ( ولوله کوچیکه ۵/۱ - پسر جودی )    

 

برای سلامتی اعصاب و روانمان  

            هم اکنون  

نیازمند دعای سبزتان هستیم! 

 

 - *بنیاد کمک به خاله های نیازمند ! *

دل

 

دیروز قلبم خیلی درد می کرد 

 به گمانم 

   بدجوری شکسته بود 

 

پنجره

 

پنجره را باز کنیم 

  غم ها رو یکی یکی 

 با لبخند دمساز کنیم 

 از پس این دلتنگی ها

    زندگی آغاز کنیم 

 

پیشی خسته نباشی

امتحانات تموم شد.شکر خدا که واسه تو خوب بود.نمره مدارت هم که گرفتی و اونم پاس شد.خسته نباشی پیشی کوچولوی من. 

آبجی ملودی:جودی

جودی می نگارد : اندر حکایت مترو!

 

سر ظهر تو متروی شهید بهشتی یک برادر مسلمان از نوع چشم چرون که خشتکشون زمینو میبوسید تو پله برقی گیرید به آبجیه ما (ملودی) خفن . گفتم لطف کن کله مبارک رو در جهت صراط مستقیم بگیر. فرمودن همینطوری حال میده. گفتم لطفا رو آب بخندین و خفه.ایشون هم برو بر نگاه کردن و گفتن میخوام نگاه کنم. 

ما به راه خودمون ادامه دادیم . تا رسیدیم ٬مترو هم رسید. من و ملود پریدیم تو کوپه بانوان که صندلی هاش تک وتوک پر بود.داشتیم فک میزدیم که یه هو همون جناب تشریف آوردن داخل کوپه ما و نیش شون تا لاله گوششون واشد.تا نشیمن مبارک شون رو گذاشتن رو صندلی یه خانم محترم داد زدن آقا اینجا قسمت بانوانه!!!! 

یارو حلقشو بست و دمشو گذاشت رو کولش و جیم شد.خنک شدیم.چسبید.حال داد. 

نکات آموزنده: 

۱-به ناموس مردم زل نزن 

۲-ادای داداش کایکو رو در نیار و پسر مودبی باش. 

۳-زنده باد جامعه اسلامی-فمنیسمی. 

آبجی ملودی:جودی