آهنگ وبلاگ ؟!

 

گاهی روی وبلاگم آهنگ گذاشتم اما بعد برش داشتم .  

من معتقدم آهنگ وبلاگ برای خواننده مشکل ایجاد میکنه و چون سلیقه ایی هست بهتره به نظر خواننده وبلاگ احترام گذاشت چون مثلا اگه یکی مثل خود من پیدا شه که تا کامپیوتر یا نوت بوکشو  روشن میکنه آهنگ بزاره پس یقینا براش جالب نخواهد بود اگه یه آهنگ دیگه شروع بشه . کَما اینکه خود من چندین بار بعضی از وبلاگ ها رو به خاطر آهنگش که ریموتی هم برای کنترلش نداشت رو بستم .  

هرچند گذاشتن آهنگ مجید خراطها روی وبلاگ ناهنجاره اما به نظرم اگه آهنگ ملایم باشه میتونه تا حدودی حس نویسنده رو به خواننده تزریق کنه . که این به نوع خودش معرکه است و میتونه حتی برای خواننده نوستالوژیک بشه .

با این وجود ممکنه خواننده هم دوست نداشته باشه . پس میرسیم به یه خلا! 

این آهنگیه که خیلی دوست دارم روی وبلاگم باشه چون هم آرومه هم حس آشنایی با احساساتم داره . پس به جای اینکه محدودتون کنم آهنگ رو برای دانلود میگذارم تا هر وقت اومدین توی وبلاگم و خواستین منو بخونین اگه دوست داشتین خودتون این آهنگو باز کنین . 

یا هر وقت دیگه که نیاز به آرامش داشتین  

                                        {‌برای دانلود کلیک کنید }

 

نظرات 4 + ارسال نظر
همدل 1389/04/15 ساعت 17:08 http://nikta.mihanblog.com

فصل سرد

دستی کــــه جای پنجره دیوار میکشد

در فصل گـل ، نهایتی از خار میکشد

شکل قفــــــس به دفتر نقـــاشی زمین

طرحی برای مــرغ گــــرفتار میکشد

بر سطرهای خط خطی مشق زندگی

هی لحظه های خسته ی تکرار میکشد

حتی میـــــان وسعـت دلهــــــای بیقرار

آرام می نــشیــنـد و دیـــــوار می کشد

گـــــاهی به جرم حرمت گلهای باغچه

تــــصویر مان مقــــابل گل خار میکشد

در کوچه های خلوت این شهـر بی بهار

پیوستـــه دار ، جای سپـــــیــدار میکشد

گنجنشــــــگها یکی یکی از شهر میروند

شهری که فصل غربت خود جار میکشد

هر چـــند ما به وسعت روشن رسیده ایم

آفاقــــمان به ظــلمت شب تار میــــکشد

در ســطر سطر در هم پیــشانیم غروب

رنــــج مـــرا به زحمت بســــیار میکشد

سلام
رابطتون با موسیقی خیلی خوبه؟

به نظر من واسه وبلاگ خوبه که از موسیقی کلاسیک استفاده بشه نه از ترانه و موسیقی پاپ

ای بدک نیست.
من نظرمو تو پست گفتم دوست گلم . از حضورت ممنون :دی:بوس!

همدل 1389/04/15 ساعت 17:21 http://nikta.mihanblog.com

فصل سرد

دستی کــــه جای پنجره دیوار میکشد

در فصل گـل ، نهایتی از خار میکشد

شکل قفــــــس به دفتر نقـــاشی زمین

طرحی برای مــرغ گــــرفتار میکشد

بر سطرهای خط خطی مشق زندگی

هی لحظه های خسته ی تکرار میکشد

حتی میـــــان وسعـت دلهــــــای بیقرار

آرام می نــشیــنـد و دیـــــوار می کشد

گـــــاهی به جرم حرمت گلهای باغچه

تــــصویر مان مقــــابل گل خار میکشد

در کوچه های خلوت این شهـر بی بهار

پیوستـــه دار ، جای سپـــــیــدار میکشد

گنجنشــــــگها یکی یکی از شهر میروند

شهری که فصل غربت خود جار میکشد

هر چـــند ما به وسعت روشن رسیده ایم

آفاقــــمان به ظــلمت شب تار میــــکشد

در ســطر سطر در هم پیــشانیم غروب

رنــــج مـــرا به زحمت بســــیار میکشد

سید گرمساری 1389/04/17 ساعت 15:23

یادت باشه 21 سال رو دیگه نداری برای بقیه عمرت برنامه ریزی کن

بله چشم.شما؟:دی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد