سایه

                    

                          

 

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند

گذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند

چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند

نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند

نظرات 7 + ارسال نظر
هانی 1389/03/01 ساعت 17:52

سلام
از اون عکسا بذار دل ملت شاد شه!!!!!!!

از اون عکسا ندارم :دی تو واسم بفرست من میرازم

ستار 1389/03/01 ساعت 18:31

سلام خوشحالم تونستم بازم اینجا بیام
تو این تراوشات مغز سرکار خانم احیانا نشونه ای از امتحانات آخر ترم دیده نمیشه؟
و یک چیز دیگه...
مطالبت زیادی سینوسی شده!!!
استفراغ؟ خواب های رنگی؟
بابای پولدار؟ یه بغل اندوه؟
در کل موفق باشی
به دوستتون هم سلام برسونید جسارتا" ستار هستم( یارو)

امتحان چیه ؟ الله اکبر! از این حرفای بی ناموسی با ما نزن آقا ستار . چه عجب از این ورا؟ راه گم کردین احتمالا ؟!
خوب اینکه موضوع ها مختلف به خاطر ذهن پریشون منه . این روزا ضربه روحی خوردم داغونم .
ژون داداژ معتاد نشم یه نژری میدم!
به دوستمونم سلام میرسونیم آقای ستار محترم و عزیز

اینقد غر نزن.پاشو پنجره رو واکن یه شمع هم روشن کن فضا عوض میشه

ای کاش با این کارا موضوع و مشکلات ما حل می شد

هانی 1389/03/02 ساعت 16:31

اون هانی بالایی کیه؟/
هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هانی 1389/03/02 ساعت 19:20

منظورم عکس تزیینه ماشین عروسی بود که واست فرستادم!!!!!

فاطمه 1389/03/03 ساعت 09:50

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند........

.......

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده

[ بدون نام ] 1389/03/03 ساعت 13:32

درخت خشک که تبر نمیخواد خودش میوفته درخته تره که محکمه و با تبر باید ترتیبشو داد.!!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد