خرچنگ های مردابی

 در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟
به شب نشینی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای علفهای هرزه باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست  
 
 * این آهنگ رو  حبیب خونده و شروع آهنگ برای من بسیار دلنشینه* 
  
 
 

فاصله

 

فاصله ام با تو زیاد شده است 

گمان کنم  

دستهای خدا بینمان باشد 

 و این سزاوار بی لیاقتی های توست

دیگر مطمئنم که نیستی

  دارم می روم 

و ناگهان چقدر زود دیر می شود ... 

یکسال گذشت 

 

هشتم ولی خشتم

 

دلیل اینکه پست نمیگذارم این نیست که نیستم یا حالم خوب نیست! 

اتفاقا کلی دارم از این طور زندگی لذت میبرم! نه درسی دارم نه دانشگاهی! (البته داشتم هم همینطور بو !) صبح تا شب روی تختم ام و دارم میخورم و فیلم و سریال میبینم!  

البته بیرون هم کلی رفتم  یه عالمه خرید کردم! 

 یه چیزایی خریدم که به عقل جن نمیرسه و خیلی بعیده یه دختر به سن من همچین چیزایی بخره! 

فردا عکس یکیشو میگذارم که حال کنید!  

مشروط که نمیشم  اما برام دعا کنید ریاضی مهندسی و مدار ۲ رو پاس بشم که شرش کنده شه .مخصوصا اولی که واقعا شره

خدا بزرگه ... کمک میکنه . 

الهی شکرت

 

این یک پست داغ است!

  

آن جمعه کذایی آمد و   

       این امتحانات پنبه مال به اتمام رسید 

کاش همه امتحانام مثل همین آخریه عالی بود 

 

خداحافظ دانشگاه تا یک ماه دیگر !