یه مدت بود به خاطر عمل جراحی خالم من و مامانم کوچ کرده بودیم خونه خالم اینا!
یکی از همین شبا که من مدتی از خونه دور بودم و بابا رو ندیده بودم دلم گرفت
یه sms به بابا دادم اونم به خاطر بابا که راحت تر بخونه فارسی نوشتم
و در کمال ناباوری چند دقیقه بعد برام جوابش از طرف بابا اومد و این ماجرا ادامه پیدا کرد
متن کامل مکالمات sms ایی من و بابام :
( من:# بابا:$ )
# :دوست دارم.... یه دونه ... ولی مردنه!
$: سلام . منم دوست دارم چطوری دخترونه ؛ نازدونه
#: فدات بشم بی بهونه . خیلی مخلصیم آقای م...می ؛ پدرونه
$:قربونت برم . محبتت برام بمونه دوست دارم فراوونه...
#: چقدر قشنگه عشق پدرونه دخترونه . بابای گلم سایه ات بالای سرم بمونه
*در پس این ماجرا از فرت ذوق گرفتگی اشکی نهفته بود !*
:ی
ولی بابا سنت شکنی کردن ها
قدر این جور سنت شکنی ها رو باید دونست