COME BACK DEAR MASTER

ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر...به خوبا سر میزنی آقا جون؟

.

.

.

دلم گرفته بود گفتم بنویسم  ,  نامه ایی به اربابم و به رئییسم

   کسی که عشقش توی دلم همیشه هست

 ارباب مظلوم من , ولی عهد

 فراموش شدی توی شهر و تو توی دیار

میگم بهت این نامه رو تا زود بیا

الان که دارم مینویسم نامه بهتون , شبهای احیاست توی ما رمضون

شب های احیاست و انگار که هیچ , منم گناه میکنم و انکار به هیچ

منم نبودم آقا توی جمع مردم , حتی دور شدم چون نداشتم جنبه در کل

ولی یه حرفایی هست که من باید بزنم

شاید اینا باعث شه بمونه سایه ات به سرم

ببین پر شده کثافت توی مردم , داره زنجیر اسارت توی هر قوم

که اون بسته به کسیه که عشقتو داره , بعد ها حامیه اونیه که اون چشم تو داره

چطور بمونم تو مردم نه مگه سخته؟ میخوام بشینم و ببینم نمک به زخمت

میپاشن آقا اینا میخوان زجرت بدن , اینقدر خوبی میخوان با خوبی ها اجرت بدن

آقا میترسم ذکر لبم صلواتـــه , من حق ندارم وقتی اینجا ظلماتـه؟

وقتی حلالیه پولم از ربا بده , وقتی کشتن شیعه تونم عبادته؟

اینجا آزار یه بچه هم افتخاره , همجنس بازی هم نوعی ابتکاره؟

یکی بگه جهانم از این کج انبار تر؟ صفای مارو بگو ؟ میخوای لجن زار تر؟

پس بیا دیگه جون ماها به لب رسیده

میخوایم بو بکشیم آخه میگن که عطر سیبـــه

بوی پیرهنت بیا دیگه جان زهرا

بیا بساز جهان و آقا جای صحرا

الهی فدای خال اون لبت کبیره , کاش بشه جون بدم تا تو غمت نگیره

نمیخوای بندازی یه نگاهی آقا طرف شهر؟ میخوای بذاری تا توی لجن تلف بشن؟

پس بیا از من شده خدا راضی , حرفمو تموم میکنم بی خدا حافظی ....

نظرات 2 + ارسال نظر

می دونی عزیزم منم همین فکرو می کنم
من خودمو یه دختر پست و ذلیل می بینم
ولی بازم احساس می کنم امام زمان پدر منم هست
قربونت

اراک 1387/06/31 ساعت 15:41

میخوام به سردی شبهام بخندم... میخوام به پوچی فردام بخندم... وقتی میبینمت با دیگرونی... تو اوج گریه هام میخوام بخندم... میخوام داد بزنم تنهای تنهام... میخوام وقتی میگم تنهام بخندم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد