معلوم نیست کی هستی و چی هستی
گاهی اینقدر بزرگ میشی که ...
- کیکتو می ندازی واسه گنجشکا اینطوری
- یا خیلی مهربون میشی و دست مامانتو میگیری و تو چشاش طوری نگاه میکنی که خودش میفهمه که خیلی دوسش داری اینطوری
- گاهی توی خوابگاه غذای خوشمزه درست میکنی درست مثل مامانا یا خانومای خونه . و واسه خوردنش حرص میزنی و بشقابتو پر میکنی و بعد به دوستت میگی که به همه میگی اون بشقابی که کمتره مال توئه تا آبروت نره مثلا! اینطوری
گاهی خیلی بچه می شی اینقدر کوچیک که ...
- وقتی دوستت ژله فردمند می خره کلی مسخره بازی در میاری و بهش میگی عادلانه بین خودش و تو تقسیم کنه اونم اینطوری تقسیم میکنه که سمت چپ مال تو باشه . بعد تو از ایی عدالت شاخ در میاری و شروع میکنی به خوردن ژله های سمت راست!
- یا توی کتابخونه دانشگاه شاتوت میخوری و یه شاتوت میدی دست دوستت و از شاه توت عکس میگیری اینطوری
-گاهی مثل دیشب طالبی میشکنی تا دوتایی با دوستت دخلشو در آرید اما بی مزه از آب در میاد و تقریبا همشو میندازین دور بعد تصمیم میگیری که از طالبی عکس بگیری و اینقدر دستتو میپیچونی تا لاکت معلوم شه اینطوری بعد از دوستت و خودت خجالت می کشی و میگی حالا میخوای تو هم بیا تو عکس و اونم میاد اینطوری
-حتی بعدش مثل بچه گیات پفک بخوری اینطوری
تو هر کی هستی خود منی .
توجه توجه اونی که شاتوت دستشه منم
به اون مرغ (bekhanid mergh)
ها میخوره هر ذوتاش مال تو باشه
اخه حسابی با آب مرغ خیسوندیش :ی
بععععععععععععععععععععععععععععععله!: ایشون بودن :دی
مرغ ها هم جات خالی بود مخصوصا ته قابلامه :ی شایدم غابلامه یا قابلمه :دی البته احتمال غابلمه هم هست:دی
وای خرا مخم عیب پیدا کرده. بیا هیچ وقت نظریه با ایرانپور بر ندار! یادته که یه دفه رو تخته وقتی تو یه کلاس تنها بودیم چی نوشتم؟!!! :دی
سلام عزیزم


چقدر عکسا قشنگ بود
منو یاد خاطراتمون انداخت......
به خصوص اون عکس که داشتیم طالبی می خوردیم
...............
و غذات که خیلی خوشمزه بود
آره فات جون یادش بخیر :دی
غذای شما هم خوشمزه است . مخصوصا مثه اون دفه هات(دفعه :دی)
گامبوها اینقدر نخورین.همه اش لاکت سورمه ای بود و معلومه این عکسا تو مدت کوتاهی گرفته شده!رژیم
آجی جون طالبیش که مزه ان میداد ریختیم دور !:دی
تو بیا تهران میریم باشگاه :دی ا
رشم میندازیم پیش آنـــــّــــه دان !:))))))
اینگونه؟؟؟
موافقم
وای خدا چه عکس قشنگی
هنریه