برای تو!

من دوستت دارم و تو داری این رو میبینی! 

 

4 u!

ر مثل رژیم!

 

اینکه الان من خیلی خرید میکنم اصلا بد نیست. بلکه خیلیم به دلم می چسبه! اینقدر کیف میکنم! مثلا همین امروز رفتم بیرون یه کتونی گرفتم یه کفش بیرون که به اون کیفم که از بندر گرفته بودم بیاد بعد یه شال گرفتم که به کیفو کفشم بیاد بعد یه کیف مهمونی خیلی خوشگل  کوچولوی سفیدم گرفتم که با اینکه میدونستم فروشنده اش داره بی انصافی میکنه و گرون میده بازم چون خیلی خوشم اومده بود گرفتم و یه کفش فِندی خیلی خوشگل هم گرفتم که به اون کیفه بیاد(!!!) و فقط براش ۱۱۰ تومن پیاده شدم!  

اینا اصلا مهم نیست چون خب حداقل میدونم که الان میتونم بخرم .  

 البته با در نظر گرفتن همه جوانبش.  

حد اقل خدا رو شکر خونه بابا می تونم اونطوری که می خوام و دوست دارم خرج کنم .

اما میترسم واسه آینده ام بد باشه. اینکه من اینطوری خرج میکنم درسته الان به خودم خیلی می چسبه و کیف میده اما وقتی فکر شوهر آینده رو میکنم به این تصمیم میرسم که باید یه رژیم کم خرجی بگیرم و به نوعی خودمو سعی کنم عادت بدم که اون بیچاره بعدا به ...کردن و ...خوردن نیافته و از گرفتن من پشیمون نشه!  اگه شومل جونم بفهمه که به خاطرش به چه مشقتی افتاده بودم باید منو وسط یه اتاق بنشونه و ۱۰۰ بار هی دورم بگرده  

هی(با مد کسره روی ه ) دورم بگرده  !

به به ! خودم از این حس انسانیتم حال کردم!

 

مهندسی

 

می دونی خیلی دوستت داشتم .  

چون میدونم از بین اون همه آدم هم تو منو بیشتر دوست داشتی . نمی دونم به خاطر خلق و خوی بودنت بود که یه دختر تپل و سفید رو دوست داشته باشی یا به خاطر این بود که توی اون جمع من همیشه نفر اول برات بودم . چه تویه چیزایی که یادمون می دادی چه توی نظم و احترام . 

از دوم دبیرستان باهات بودم تا آخر پیش دانشگاهی .  

دلم برات تنگ شده ... خیلی ... هیچ وقت یادم نمیره وقتی توی فوق العاده ایی که برامون گذاشتی و ما میخواستیم بپیچیم به بچه ها می گفتی ببینن نظر من چیه و وقتی من میگفتم آقای مهندسی بریم؟ می گفتی ها؟ خوشحالی ؟ برو خونه ناهار بخور ... 

هیچ وقت یادم نمیره توی جشنی که برای اعضای گروه کوهنوردیت و بچه های دبیرستان غیر انتفاعیت گرفته بودی و من و بچه ها اومدیم منو صدا کردی یه گوشه و بهم گفتی تو از همه دخترای اینجا خوشگل تر شدی... 

تا شنیدم پریدم عکستو پیدا کردمو نگاه کردمو و گریه کردم. 

میدونی ؟ حالا تقریبا ۳ سال از آخرین باری که دیدمت می گذره و تو الان توی بدترین شرایط به سر میبری . با وجود همه ناباوری ها سرطان گرفتی و حتی شیمی درمانی روت جواب نداد و الان شندیم جیگرت آب آورده و این اصلا خبر خوبی نیست ... 

 برای سلامتیت از ته دل دعا میکنم و به جرات میتونم بگم تو بهتریم معلم دوره دبیرستانم بودی اینقدر خوب بودی که دوست داشتم بغلت کنم و ببوسمت . 

همیشه آدمای خوب زود میرن ... اما دعا میکنم تو بمونی بالای سر دخترات و همه بچه های مدرسه ات که حالا بزرگ شدن و برای خودشون خانوم هایی شدن . 

 

                         

نظر سنجی بی جا

 

من شبیه کدام گل هستم؟! 

امیدوارم پاسختان خرزهره یا میمون نباشه!  

 نمایش نظرات :

اولین نظر از آقای ستار : گل برف  ----> {کلیک کنید} 

دومین نظر از نبات : گل رز بنفش ----> {کلیک کنید}

منتظر نظرات بعدی هستم

 

 

مهربون

 

لازم نیست شاخ گوزن قطب شمالو بشکنی 

یا براش یه BMW دو هزارو فلان بخری! 

برای مهربون بودن یه لبخند و یه دل کوچیکم کافیه. 

 

پ.ن: خدا خیلی مهربونه . 

 هروقت به این باور رسیدی به همه اونچه که دوست داری میرسی امتحان کن. 

پ.ن2: کتاب شفق( رجوع شود به پست پایین ) رو توی دو روزو نیم تموم کردم! آبجیم گفت خوندی یا خوردیش؟! در هر حال از تنهایی توی اتاق خوابگاه بهتره!