باد بد

 

باد شدید بود 

و طوفان سختی در پیش بود... 

باد شاخه های درخت را می شکست 

کَرکَسی کاکُلش را از دست داد 

 

مرا با خودت ببر

 

چمدان هایم که بسته می شوند .

نگرانم 

تازه بعد برگشتم می فهمم 

- دلم را جا گذاشته بودم... 

 

نسیم

 

مردها مثل نسیم، البته نه به آن لطافت، شاید مثل باد… می وزند بی آنکه تو بخواهی:  

موهایت را پریشان میکنند، صورتت را سیلی می زنند و میروند باز هم بی آنکه تو بخواهی… 


زن ها مَرد می زایَند، مَردها دَرد… 

 

 

قصه کهن

 

قصه همان است 

چشمان فریبای تو و 

دل ساده من